همانطور که در فصل قبل گفتیم، مدل یک کپی از دنیای واقعی نیست، بلکه یک ساختار هست که به ما کمک میکند که بتوانیم آن سیستم را بهتر درک کنیم. مشکلی که باید حل کند بخشی از ویژگیهای یک مدل است - در واقع هدفش اینه.
یک مدل نمیتواند بدون مرز باشد؛ یک مدل به اندازهای میتواند گسترده شود که بتواند به یک نسخه از دنیای واقعی تبدیل شود. با این داستان یه جورایی تعیین مرزهای یک مدل - دامنه های محدود مدل - بخش جداییناپذیری از فرآیند مدلسازی شود.
بیایید به مثال نقشهها به عنوان مدلها برگردیم. دیدیم که هر نقشه محیط خاص خود را دارد - هوایی، دریایی، زمین، مترو و غیره. یک نقشه تنها در چارچوب و دایره هدف خاص خود، مفید و سازگار است.
همانطور که یک نقشه مترو برای پیشبرد اهداف دریایی بیاستفاده است، یک زبان فراگیر در یک دامنه محدود میتواند کاملاً بیربط به دامنه دیگری باشد. دامنه محدود، دامنه نفوذ و اعمال نظر زبان فراگیر و مدلی که نماینده آن است را تعیین میکنند. بنابراین در هر دامنه ی محدود، ما یک زبان فراگیر خاص خود به همراه مدل خاص خود را داریم. به عبارت دیگر، دامنه های محدود مرزهای سازگاری زبانهای فراگیر ما هستند. اصطلاحات، اصول و قوانین تجاری زبان تنها درون محدودههای خاص خود سازگارند.